دلگشا

اجتماعی، فرهنگی ، سینمایی

دلگشا

اجتماعی، فرهنگی ، سینمایی

ذره ای از آن روزها


در دوران دانشگاه یک کانون فیلم داشتیم که در آن سعی میکردیم آثار ارزشمند دنیای سینما جهان را به علاقه مندان واقعیش نشان بدهیم در باره اش گپ بزنیم و نظراتمان را در میان بگذاریم. جای رویایی و لذت بخشی بود . روزی قرار بود فیلم "دیوانه از قفس پرید" اثر به یاد ماندنی میلوش فورمن را نمایش بدهیم ، با دوستی که مشترکاً این کانون را راه انداخته بودیم وخیلی هم یادش بخیر قبل از اتمام فیلم از سالن آمدیم بیرون فقط به این قصد که چهره دوستانی که بعد از تماشای فیلم از سالن خارج میشدند را ببینیم. باز خورد نمایش آن فیلم فوق العاده بود یکی اصلاً حواسش به سنگ جلوی پایش نبود و دیگری که مثلاً به حرف دوستش گوش میداد میدانم که در فکر آن بود که رئیس بعد از فرار چه میکند ، چرا مک مورفی را کشت و..... .

دیدن تاثیر جادوی سینمای ناب بر مخاطب چیزی کم از دیدن یک شاهکار هنری ندارد. حال سالها از آن روزها گذشته و خیلی از آن حس و حال ها دیگر به سراغم نمی آیند روزمرگی بر ما چیره شده است.

 تا اینکه نیک زنگ زد و خواست برای این شماره ندای جوان فیلم پیشنهاد بدهم. در جا قبول کردم . فیلمم از قبل انتخاب شده بود. "یک مرد یک زن " ساخته کلود للوش فیلمساز فرانسوی  در سال 1966 و برنده نخل طلای کن همان سال.

فیلمی به زبان انگلیسی ولی با ساختاری فرانسوی ، در پاریس و فرانسه میگذرد و حکایتش در مورد یک مرد است و یک زن و یک اتفاق، جا ماندن زن از قطار و ناچاراً همراه شدن با مرد. به نظر من نکته قوت اصلی فیلم در فاصله گرفتن عجیب روایت فیلم از یک روایت کلیشه ای است.  راستش از اینکه زیاد درمورد فیلم توضیح بدهم حس خوبی ندارم. هیچ وقت قبل از دیدن هیچ فیلمی در موردش یک کلمه هم نمیخوانم . پس ببینید و وقتی دیدید میتوانم چهره هایتان را تصور کنم و فکرتان را بخوانم. شاید ذره ای باشد از آن روز ها.



بندرعباس نگران است - روز ششم

 

شش روز گذشت و اینجا هنوز نا امن است.


راه حل چیست؟


امنیت در بندرعباس حق طبیعی ماست.

امنیت بندرعباس حق طبیعی ماست . از امروز به مدت یک هفته سکوت میکنیم.

و اما پیشنهاد :

با توجه به اینکه امید چندانی به نیروی انتظامی نیست ، پیشنهاد میکنم برای هر محله کمیته ای تشکیل بشه و با حرکتی خود جوش امنیت رو خود مردم به عهده بگیرند. قبلاً در همین بندرعباس این کار انجام میشد و به اصطلاح "ناتور" برای هر محله انتخاب میشد.

تا کی؟

چه به سرمون اومد پارسال همین روز ۲۲ خرداد و چطور گذشت این سال خفقان عمومی. هنوز هم داره میگذره و هی باز به سرمون میاد و بازم میگذره و تا کی باید ساکت بشینیم و نگاه کنیم که دارن چی به سرمون میارن؟

نشریه ای متفاوت

هفته نامه ندای جوان به سردبیری ابراهیم پشتکوهی از شنبه  مورخه 89/3/8 منتشر می شود.