دلگشا

اجتماعی، فرهنگی ، سینمایی

دلگشا

اجتماعی، فرهنگی ، سینمایی

درباره "گفتگوی منتشر نشده ی ژاله"

"آنونسی زیبا برای یک فیلم بلــــــند"


فیلم کوتاه داستانی "گفتگوی منتشر نشده ی ژاله" را پس از انتظاری طولانی و با پیگیری های خستگی ناپذیر تهیه کنندگان فیلم در هفتمین جشنواره فیلم و عکس اردی بهشت نمایش داده شد. انتظاری که از شروع آشناییم با مرتضی نیکــ (کارگردان فیلم) در سال 88 تا 27 اردی بهشت 91 طول کشید و دلیلی شد برای نوشتن مطلب کوتاهی درباره این فیلم :




1. وقتی از فیلم داستانی سخن به میان می آوریم ، نحوه روایت داستان اهمیت به سزایی پیدا میکند. داستان این فیلم نیز از پنج داستان جداگانه تشکیل شده که پنج آغاز و یک پایان مشترک دارد. 

پنج آغاز از موقعیت پنج زن مجزا چه از لحاظ سن و چه از لحاظ سبک زندگی. داستان هایی که در آغاز تفکیک آن از هم مشکل است و با روند رو به جلو فیلم سعی شده هر داستان هویت خاص خودش را پیدا کند. فیلمساز کوشیده است شرایط زندگی کردن هر کدام از شخصیت های فیلم را در زمان  کوتاه فیلم بگنجاند که تا حدودی در این امر موفق بوده ولی با این وجود بیننده در نگاه اول  در تشخیص شخصیت های  فیلم دچار سردرگمی نسبی میشود. هر چند در نیمه دوم فیلم به مراتب سعی شده که که این تفکیک شخصیتی در ذهن بیننده شکل بگیرد ولی نتیجه آن طور که میخواسته از آب در نیامده.

به طور مثال شخصیت زنی که دوستش در صدایی که از "Answering Machine" (معادل فارسی اش را درست نمیدانم ، سخنگوی تلفن  یا همچین چیزی!) می آید و نصیحتش میکند خوب شکل نگرفته است و یا خانم جوانی که فیلم "جدایی نادر از سیمین " را به طور پیوسته در خانه اش پخش میشود کم تر نشانه ای  برای شناخت شخصیت به بیننده نشان می دهد. هر چند با دانستن داستان فیلم "جدایی نادر از سیمین" این شخصیت شناخته میشود ولی فقط با ارجاع به یک فیلم دیگر نمیتوان از بند شخصیت سازی گذشت. در عین حال سه شخصیت دیگر داستان از لحاظ اطلاعاتی که به بیننده میدهند چه از لحاظ بصری و چه از برداشت دیالوگ های فیلم به طور  نسبی قابل تشخیص هستند. حتی درمورد خانمی که باتلفن با خیال همسرش صحبت میکند زیاد تر از حد مورد نیاز پی به داستان زندگی اش میبریم. 

این سردرگمی در بین شخصیت ها که میگویم دلیلی شد که از چند نفر از دوستانی که فیلم را دیدند سوال بپرسم که "به نظر شما فیلم روایت چند زن را نشان می دهد؟" جواب ها متفاوت بود از سه نفر و حتی یک مورد دو نفر شنیدم و بیشتر میگفتند چهار زن در این فیلم بوده. این خود نشانه همین امر است. شلوغی شخصیت ها برای یک فیلم بیست دقیقه ای شاید گزینه مناسبی نبود.

یعنی این فیلم توانایی آن را دارد که به یک فیلم بلند بدل شود که در آن هر شخصیت داستان خود را به طور مجزا داشته باشند. و این فیلم آنونس بسیار خوبی برای آن فیلم بلند باشد.


2. نمیتوان این فیلم را دید و از تصاویر و نورپردازی بسیار مناسب آن سخنی به میان نیاورد. صحنه آرایی و نحوه چیدمان عناصر صحنه (میزانسن) در هر یک از پنج داستان به خوبی رعایت شده . این چیدمان در صحنه های بیرونی و همچنین در سکانس هایی که از یکی از شخصیت های داستان که در حال چیدن سفره است به مراتب به باقی صحنه های فیلم سنگینی میکند. در این خصوص مطمئنن اهالی متخصص در امور نور و تصویر میتوانند نظرات مفید تری ارائه دهند.


3. یکی از نکاتی که در مورد این فیلم بحث های متعددی در میگیرد استفاده از موسیقی در پیش برد داستان است. هر چند به نظر من موسیقی این فیلم نقشی در پیش برد داستان نداشته است ولی در قسمت هایی از فیلم حضور این موسیقی بدون توقف ذهن بیننده را می آزارد. جایی خوانده بودم که موسیقی فیلم زمانی کارکرد اصلی خود را پیدا میکند که حضورش توسط بیننده کمتر احساس شود. شاید با تدوین صدای بهتر این مشکل فیلم به راحتی مرتفع گردد.


4. دیالوگ یکی از عناصر مهم این فیلم است که در جایی بسیار کارساز و در جهت داستان پیش میرود (مانند نحوه سخن گفتن خانم میانسالی که در حال بستن چمدان همسرش است) و در جای دیگر (مانند دیالوگ های طولانی خانم تلفن به دست  ) نه در جهت پیش برد داستان و نه در جهت شکل گیری یک سکانس منسجم نقش به سزایی ندارد.


5. درکل مسلمن این فیلم میتواند در سینمای داستانی این روزها کم فروغ هرمزگان نقطه عطفی باشد. فیلمی که قابل بحث است و این امید را در ذهن مان روشن میکند که  این گروه فیلمسازی توانایی آن را دارد که در آینده موفقیت هایی را برای سینمای استان و ایران به ارمغان آورد.


 پی نوشت : مهرداد اسکویی در کارگاه "روایت در فیلم مستند" که در همین جشنواره برگزار شد فیلمی را نمایش داد که همراه با DVD اورجینالش یک کتابچه داشت. کتابچه ای که کلیه نقد هایی آن فیلم در آن چاپ شده بود. چه نقد موافق باشد و چه مخالف و درسی بود بزرگ برای سینماگران ما.

 مرتضی نیکـــ کارگردان این فیلم هم این خصوصیت ستودنی را دارد. اصرار دارد که فیلمش نقد شود ، بررسی شود و همه نظر ها را چه درست و چه غلط می شنود. امیدوارم این رفتار که بیشتر از همه به سود خود فیلمساز است در سینمای استان هرمزگان هم همه گیر شود.

نظرات 8 + ارسال نظر
من 1391/02/31 ساعت 05:22 ب.ظ http://Sedii.com

مرسی دوستم.
کاستی هایی که اسم بردی، تو فیلمنامه ی اولیه دقیقا نقطه ی مثبت ماجراند و نمیدونم چرا تو نسخه ی پخش شده حذف شدند!!!
مثل شخصیت زنی که دوستش پشت تلفنه؛ و شخصیت زنی که جدایی نادر از سیمین تو سکانسش پخش میشه.
شاید کارگردان خواسته رازآلودتر باشه شخصیت این دو نفر. اما قصه ی اصلی خیلی مِلو و عامه پسند تر بود. که کارگردان تو تدوین، یه کم شیطنت کرده و همه چیو گذاشته به عهده ی تماشاگر.
بهرحال مرسی
نقد خوبی بود
به قول عقیقی، ستایشنامه و نکوهشنامه نبود.
منصفانه بود!

ممنون صدی. اگه فرصتی بشه مفصل درباره اصل دیالوگ ها کلمه به کلمه دوست دارم باهات صحبت کنم. برای خودم آموزشه بیشتر.

مسعود 1391/02/31 ساعت 06:59 ب.ظ http://mmansouri.com

ممنون محی جان! کاش رَویه ی نقدنویسی و نقدخوانی، بخشی جدایی ناپذیر باشد از سینمای استان.

امید من هم همینه. برنامه داریم برای این مسئله. با اینکه دورید ولی به عنوان کسی که دغدغه سینمای استان رو داره و در عین حال قلم میزنه در این خصوص روی شما حساب میکنیم .

احسان ن 1391/03/08 ساعت 03:45 ب.ظ

مم نون مهندس

مریم مختاری 1391/03/13 ساعت 11:41 ب.ظ http://mm67.persianblog.ir

سلام
نقد کاملی بود. نمیتونم نظر بدم تا این که فیلم رو ببینم. وامید وارم ببینم. مانا باشی و نویسا

samihe 1391/03/27 ساعت 07:39 ب.ظ

مرسی از نقد خوبتون.

مریم مختاری 1391/04/28 ساعت 11:18 ب.ظ http://mm67.persianblog.ir

مریم مختاری 1391/05/01 ساعت 02:53 ب.ظ http://mm67.persianblog.ir

سلام
دعوتی به خوانش یک شعر قدیمی.

ادریس 1391/06/24 ساعت 05:24 ب.ظ http://abi-sourati.blogsky.com

کجایی مهندس؟ به روز شو نه...

تا حالا دوبار کل پستات رو خوندم!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد